ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 33 ساله )

شخصیت بسیار بسیار وابسته و حساس و شکننده و اعتماد به نفس پایینی دارم و نمیدانم چه کنم،،،هر کار میکنم با وجود تشخیص به بد بودن یک نفر باز هم نمی توانم رهایش کنم .خیلی زود وابسته میشم و نمیتوانم رها کنم حتی دوستان همجنس خودم رو میگم اگه قهر کنند دنیا برای من تمام شده هستو تا اشتی نکنم بی قرار و ناامیدم چه کنم ،راهی کاربردی هست وابسته به اشخاص نشوم


مشاور (مهدیس حسینی)

دوست گرامی سلام

دلبستگی به دیگران برای همه ی افراد اتفاق می افتد اما چیزی که در این میان نگران کننده است اختلال شخصیت وابسته است.وابستگی به دیگران اگر از حد معمول خود خارج شود نشان از آسیب در فرد است.

فردی که دچار اختلال شخصیت وابسته است نیاز فراگیری به حمایت شدن دارد و همین امر موجب ترس های جدایی او میشود. افراد با شخصیت وابسته تمایل دارند که دیگران مسئولیت بیشتر زمینه های مهم زندگی آنها را بپذیرند،برای کسب محبت و حمایت دیگران غالبا دست به انجام کارهایی میزند که برای خودش ناخوشایند است،در شروع کردن کارها به تنهایی مشکل دارد چون اعتماد به نفس کافی برای انجام کاری را ندارد و چون باور دارد که نمی تواند به تنهایی از خود مراقبت کند در تنهایی دچار ترس می شود.شما میترسید که روزی فرا برسد که کسی مراقب شما نباشد در حالیکه به توانایی های خود برای مراقبت از خودتان باور ندارید.

باور شما در چهار جمله خلاصه میشود: من بی کفایت هستم ، من ضعیفم ،من برای ادامه زندگی محتاج کمک دیگران هستم ،دیگران قوی و توانمند هستند. اگر واقعا می خواهید از این وضعیت خارج شوید به یاد داشته باشید که هر تصمیم مستقلی که بگیرید احساس اعتماد به نفس شما را بالاتر می برد. دائما به خودتان بگویید تصمیمی که خودتان گرفته اید ممکن است بهترین تصمیم نباشد ولی احتمالا به جهت شناخت بیشتر از خودتان نسبت به بقیه مناسبتر از باقی تصمیمات خواهد بود.
 

مدام به خودتان یادآوری کنید که هیچکس از زمان تولد نحوه انجام کارها و اتخاذ بهترین تصمیم ها را بلد نبوده است و تنها با آزمون و خطا توانسته است بهترین کار را انجام دهد. وقتی بیش از اندازه به فردی وابستگی عاطفی داشته باشید، درنهایت سعی خواهید کرد او را کنترل کنید و اگر موفق نشوید، احساس بدبختی خواهید کرد. قبول کنید که اطرافیانتان هم حق دارند افکار، احساسات و انتخاب‌های خودشان را داشته باشند و نباید حتما شما را دخالت دهند.

سعی کنید انرژی‌تان را برای کنترل‌کردن افکار و انتخاب‌های خودتان صرف کنید. برای مثال، هنگامی که دوستتان می‌خواهد با دیگران وقت بگذراند و شما احساس حسادت می‌کنید، نباید این احساس بد را به آنها منتقل کنید؛ بلکه باید نفسی عمیق بکشید و به خودتان یادآوری کنید که افراد حق دارند دوستان زیادی داشته باشند و به این فکر کنید که در اوقات فراغت خود چه کارهای دیگری می‌توانید انجام دهید.

گاهی اوقات هم ممکن است جذب افرادی شوید که کاملا منفی هستند و حضورشان به شما آسیب میزند و این اعتماد به نفس پایین شماست که شما را مجبور می کند تا به آن رابطه ی دوستی بچسبید، دیگر زمان آن رسیده است که به خودتان اهمیت بدهید و سعی کنید تا اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید و مدام از خودتان بپرسید چه چیز موجب شده است که شما به این فرد بچسبید وسعی کنید آن نقص را پوشش دهید.

معمولا وابستگی عاطفی شخص ریشه در کودکی او دارد فقدان وابستگی امن به والد یا پرستار باعث میشود در روابط بزرگسالی دچار مشکلات وابستگی شوید. وابستگی عاطفی به مرور زمان به وجود می آید، بنابراین یک شبه قابل حل نیست. درحالیکه تلاش برای برطرف کردن وابستگی عاطفی مهم است، باید هم درمورد خودتان و هم درمورد دوستانتان صبور و دلسوز باشید و اگر نیاز است بعضی از آنها را برای همیشه از زندگی تان حذف کنید.